بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه علما در تواریخ و کتب خود از اخبار زنانی که بر معاویه وارد شده اند،  ذکر کرده اند، ابن عبدربه در جلد اول کتاب « العقد الفریدن بعضی از آنها را نوشته است و در داستان « دارمیة حجونیة » با معاویه، گفته است که معاویه به او گفت: حالت چگونه است ای دختر حام؟

گفت: حالم خوب است ولی من از اولاد حام نیستم زنی هستم از بنی کنانه.

معاویه گفت: آیا می دانی برای چه تو را دعوت و احضار کرده ام؟

گفت: غیب را جز خدا کسی نمی داند.

معاویه گفت: می خواستم از تو بپرسم که چرا علی (علیه السلام) را دوست داری و مرا دشمن و از او پیروی می کنی و با من دشمنی می نمائی؟

گفت: آیا مرا از پاسخ به این سئوال معذور می داری؟

گفت: نه.

گفت: حالا که از  پذیرش عذر من امتناع داری، بدان « من علی را دوست می دارم چون در میان رعیت عدالت را اجرا می کرد و سهم هر کس را به طور یکسان و مساوی می داد و تو را دشمن می دارم به این سبب که با کسی که به امر خلافت از تو سزاوارتر بود، نبرد کردی و چیزی را به دست آوردی که از آن تو نیست و از علی پیروی نمودم برای این که رسول خدا صل الله علیه و آله در غدیر خم رشته ولایت او را منعقد کرد و برای این که علی مسکینان را دوست می داشت و اهل دین را بزرگ می شمرد و با تو دشمنم به این علت که موجب خونریزی و اختلاف کلمه شدی، و در قضاوت ستم نمودی و به دلخواه خود داوری کرد... (العقد الفرید، ج2، ص113 طبع بیروت)

این کلمات آن بانوی شجاع است در مقابل معاویه در معنی مذکور.

بسم الله الرحمن الرحیم

رسول اکرم صل الله علیه و آله:

من و علی نور واحدیم.

سیدحیدر آملی، ص163، نقل از امالی، ص 236

رسول اکرم صل الله علیه و آله:

خداوند روح من و روح علی را هزاران سال قبل از آفرینش خلق، آفرید.   

سیدحیدر آملی، ص 163، نقل از عوالی اللئالی، ج2، ص124، ح210

رسول اکرم صل الله علیه و آله:

خداوند علی را با دیگر پیامبران به صورت پنهانی و با من به طور آشکار برانگیخت.

سیدحیدر آملی، ص163، نقل از عیون اخبار الرضا، ج1، ص262،ح22

بسم الله الرحمن الرحیم

(ابوالطفیل) عرض کردم: یا امیرالمؤمنین ، قول خداوند تعالی « وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ ... (النمل/82) »  «هنگامی که گفته ها بر آنان عملی شود برایشان از زمین جنبنده ای بیرون می آوریم که با آنان سخن می گوید...»، منظور از «جنبنده» چیست؟ فرمود:

ای ابوالطفیل، از این سئوال در گذر. عرض کردم: یا امیرالمؤمنین فدایت گردم، آنرا به من خبر بده.  فرمود: آن جنبنده ای است که غذا می خورد و در بازارها راه می رود و با زنان ازدواج می کند.  عرض کردم: یا امیرالمؤمنین، او کیست. فرمود. او قوام زمین است که زمین به وجود او آرامش یافته است. عرض کردم: یا امیرالمؤمنین، او کیست؟  فرمود: صدیق این امت و فاروق و رئیس و سردسته آنان است.  عرض کردم: یا امیرالمؤمنین، او کیست؟ فرمود: کسی که خداوند عزوجل می فرماید:  وَ یَتلُوهُ شاهد مِنهُ ، پیامبر صل الله علیه و آله شاهدی از خود به دنبال دارد»، و « وَ مَن عندَهُ علمُ الکتاب»،  «کسی که علم کتاب نزد اوست»، و « والذی جائَ بالصدقِ وَ صَدقَ بهِ» ، : کسی که صدق را آورد و آن را تصدیق کرد...». کسی که او را تصدیق کرد من بودم در حالیکه همه مردم جز من و او کافر بودند. عرض کردم: یا امیرالمؤمنین، او را برایم نام ببر.  فرمود: او را برایت نام بردم.

اسرار آل محمد، ص200-199

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت محمد صل الله علیه و آله:

... خدای تعالی دو هزار سال قبل از آنکه آفرینش را خلق نماید و هیچ تسبیح و تقدیسی وجود نداشت،  من و علی علیه السلام را از نور عظمت خویش آفرید.

پس نور مرا شکافت و از آن آسمانها و زمین را آفرید. بخدا سوگند من با عظمت تر از آسمان ها و زمین هستم.

آنگاه نور علی علیه السلام را شکافت پس از آن نور، عرش و کرسی را آفرید. علی علیه السلام با فضیلت تر از عرش و کرسی است.

آنگاه نور حسن علیه السلام را شکافت و از آن لوح و قلم را آفرید. و حسن علیه السلام از لوح و قلم با فضیلت تر است.

پس نور حسین علیه السلام را شکافت و از آن بهشت ها و حورالعین را آفرید. بخدا سوگند حسین علیه السلام با عظمت تر از بهشت ها و حورالعین است.  ...

... نقل از الفضائل/  128 و 129 - تأویل الآیات الظاهرة / ص 591 و 592 با اندک تفاوت در عبارت.

بسم الله الرحمن اارحیم

هر کسیرا بجهان گر شرفیســت

که بآن فخر کند حین شــــــــرف

بجهانم جز از این نیست شـــرف

خانــه زاد علـــیم شاه نجــــــــف

اثر طبع گهربار مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (نخودکی)